آموزش، طرحی از فعالیتهای آموزش و یادگیری است که در آن یادگیری سازماندهی شده است. این طرح آموزشی دانشآموزان را برای یادگیری تشویق میکند. هدف دستورالعمل اجرا کردن فرآیند آموزش است.
آموزش فرایندی سیستماتیک است که در آن هر جزء (یعنی معلمان، دانشآموزان، مواد، و یادگیری محیط اطراف)، برای موفقیت در یادگیری بسیار مهم است (دیک و کری، 1996). آموزش با فعالیتهای تدریس و یادگیری سروکار دارد. این فعالیتها باید دانشآموزان را به یادگیری دانش کمک کنند و این دانش را از حافظهی کوتاهمدت به حافظهی بلندمدت انتقال دهند. برای انجام این کار، دانشآموزان باید یاد بگیرند که چگونه به تمرین کردن، به رمز درآوردن، پردازش و بازخورد دانش جدید بپردازند که در زمان نیاز بتوانند آنها را به یاد آورند.
The main goal of the new instructional design model is to organize long term and full learning activities. The new model is based on the theoretical foundation of behaviourism, cognitivism and constructivism. During teaching and learning activities, learners are active and use cognitive, constructivist, or behaviourist learning to construct new knowledge. To construct new knowledge, educational technology materials are used. These materials are related to the model’s goals and objectives. The new model is described as a five-step systematic planning process: (1) input; (2) process; (3) output; (4) feedback; and (5) learning. This process can be used to plan a variety of instructional approaches, ranging from teacher lectures to hands-on student-centred activities. In addition, as a result of using this process, teachers should be able to develop effective instruction that can help students to learn and retain more knowledge. (Contains 6 figures.)
عزت نفس مفهومی است که با انگارههای خودشناسی و خودآگاهی مرتبط است. تلاشهای متعددی برای تعریف عزت نفس صورت گرفته است. اکثر این تعاریف بر این نکته اتفاق نظر دارند که عزت نفس بیانگر چگونگی ارزیابی یک فرد از خود در رابطه با گروهی که به آن تعلق دارد، ارزشهایی که به او نسبت داده میشود، نگرش مثبت یا منفی نسبت به خود و همچنین سطح رضایت یک فرد از خود است (Baumeister، Campbell، Krueger و Vohs، 2003؛ Mongonea، 2010). چیزی که باعث تمایز عزت نفس از مفاهیم مشابه دیگر میشود، مولفه ارزیابی است (Davis-Hean، Sandler، 2001؛ Baban، 2003).
عزت نفسی جهانی و همگانی وجود دارد که شامل عوامل درونی (احساسات، ژنتیک، خصوصیات شخصیتی) و عوامل بیرونی (رویدادها، خانواده، شغل و غیره) میباشد. برخی پژوهشگران بین عزت نفس خصوصیتی (شاخصی ثابت در زمان که بخشی از شخصیت است) و عزت نفس وضعیتی (که تغییرپذیرتر بوده و متاثر از رویدادها، موقعیتها و احساسات است (Gilovich، Keltner، و Nisbett، 2006؛ Lightfoot، Cole و Cole، 2009؛ Driscoll، 2013) تمایز قائل میشوند. شکلگیری عزت نفس ملزم پروسهای طولانی است که با شکلگیری خودشناسی و خودآگاهی فرد همبستگی دارد. تکامل عزت نفس شامل برخی دورههای افت نیز هست، بخصوص در دورههای گذر از یک مرحله به مرحله دیگر یا از یک وضعیت به وضعیت دیگر، که مثلاً در دوران نوجوانی (بدلیل تغییرات روان تنی) یا در سنین بالاتر (بدلیل تغییر در وضعیت، بازنشستگی و تغییر در وظایف و مسئولیتها) مشاهده میشود (Orth، Trzesniewski و Robins، 2010).